۲۲۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۴۷

ای از فروغ روی تو خورشید رو سفید
شب را به جنب طره تو گشته مو سفید

خط بر میار تا نشود روز ما سیاه
آن روی در خور است چنان باش کو سفید

با من چو وقت صبح چنین گفت شب که ما
کردیم موی در هوس روی او سفید

عمری هوای زلف تو پختیم و عاقبت
کردیم موی خویش درین آرزو سفید

در آرزوی آنکه جوانی بود مقیم
بسیار کرده ایم درین فکر مو سفید

جز در ختا و هند بیاض سواد من
خسرو میان نظم سیاهی مجو سفید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.