۴۱۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۹۴

هر که دل با دلربایی می نهد
خویشتن را در بلایی می نهد

می خورد صد غوطه در دریای غم
چشم اگر بر آشنایی می نهد

دلبرا، چابک سوار تو سنت
دلبری را دست و پایی می نهد

تا سر زلف تو جای فتنه شد
فتنه هم خود را به جایی می نهد

غمزه شوخت جراحت می کند
هر که را لعلت دوایی می نهد

عاشقان را می کشی و لعل تو
هم بر ایشان خونبهایی می نهد

کیست خسرو تا جفای خسروان
چون تو شاهی بر گدایی می نهد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.