۴۵۸ بار خوانده شده

کجاست سرخی فریادهای بابک خرّم ...؟

زمانه حادثه رویید با نشانه ی دیگر
چنین زمانه چه سخت است در زمانه ی دیگر

هزار خنجر کاری به انحنای ِ دلم آه
مخوان ، ترانه مخوان ، باش تا ترانه ی دیگر

بهانه بود مرا شکستِ قیام گذشته
عطش ، عطش تو بمان گرم ، تا بهانه ی دیگر

همیشه قلب مرا زخم ، زخم کهنه ی کاری
همیشه دست تو را تیغ ،‌ تیغ فاتحانه ی دیگر

سکوت در دل این آشیانه ی ممتد وای
کجاست منزل ِ امنی ، کجاست خانه ی دیگر

خروش و جوشش دریاچه در کرانه ی من بین
که این ترانه نبوده است در کرانه ی دیگر

جوانه سبز نبوده است در گذشته ی این باغ
بمان تو سبزی ِ این باغ ، تا جوانه ی دیگر

زمان ِ حادثه خوش آمدی ، سلام بر رویَت
که شب نشسته به خنجر در آستانه ی دیگر

به جان ِ دوست از این تازیانه باک ندارم
که زخم ِ جان ِ مرا هست تازیانه ی دیگر

کجاست سرخی ِ فریادهای بابک خرّم
کجاست کاوه ی آزاده ی زمانه ی دیگر ؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شعر بی نام
گوهر بعدی:مرثیه ای برای گلگونه های کوچک ...
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.