۲۴۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۸۶

فریاد، ز غمزه تو فریاد
کز وی شغبی به عالم افتاد

فریاد رسی که رفت بر چرخ
ما را ز کرشمه تو فریاد

تو مردم چشم ما و ما را
بر گوشه دل نیاوردی یاد

دریاب مرا که آهم از غم
چون صور صدای حشر درداد

گر واسطه وصال نبود
آن کیست که نیست با غمت شاد؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.