۲۴۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۸۳

ای همنفسان که پیش یارید
این شکر چرا نمی گذارید؟

ما را مکشید چون غریبان
هر چند شما ازین دیارید

جان خواهم داد زیر پایش
امروز مرا به من گذارید

گر می کشدم، فدای اویم
زنهار به روی او میارید

بر دوست برید جان و عقلم
کالا همه خصم را سپارید

ای دیده و دل، اگر بگریید
شاید که شما گناهکارید

ای محنت و غم، سگ شمایم
کز دوست مرا به یادگارید

ای طایفه ای که درتان نیست
هیهات که در کدام کارید؟

گر در دل تان غمی نگنجد
بر سینه خسروش گمارید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.