۴۶۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۵۸

بتی کز دیدنش جان مست گردد
درون جان من پیوست گردد

مگو کز دیدن من، چیست حالت؟
چو دیوانه که از می مست گردد

چو در گیسو گره بندی، بسا دل
که اقطاع ترا دربست گردد

دلی کز سنگ صد بار آهنین تر
ز یک پیکان چشمت پست گردد

ببین در جان من، مخرام، جانا
که دیده زیر پایت پست گردد

اگر خامه کند وصف جمالت
که خسرو را قلم در دست گردد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.