۳۵۷ بار خوانده شده
ای دستت از نگار سفید و سیاه و سرخ
وی چشمت از خمار سفید و سیاه و سرخ
از برگ و از سپاری و از رنگ چونه شد
دندان آن نگار سفید و سیاه و سرخ
رفتی و در فراق تو چشمم ز گریه گشت
چون ابر نوبهار سفید و سیاه و سرخ
سازم نثار آن رخ زیبا، گرم بود
در کیسه صد هزار سفید و سیاه و سرخ
خسرو ردیف این غزل از بهر امتحان
آورده در قطار سفید و سیاه و سرخ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
وی چشمت از خمار سفید و سیاه و سرخ
از برگ و از سپاری و از رنگ چونه شد
دندان آن نگار سفید و سیاه و سرخ
رفتی و در فراق تو چشمم ز گریه گشت
چون ابر نوبهار سفید و سیاه و سرخ
سازم نثار آن رخ زیبا، گرم بود
در کیسه صد هزار سفید و سیاه و سرخ
خسرو ردیف این غزل از بهر امتحان
آورده در قطار سفید و سیاه و سرخ
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.