۲۷۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۱۹

فتنه اهل نظر چون به جهان طلعت اوست
نظر عاشق شیدا همه بر صورت اوست

عشق آن روی بلایی و منش می طلبم
هر که را معرفتی هست، بلا نعمت اوست

باغبان، سرو سهی را مکن از باغ روان
کاین نظرهای خلایق همه بر قامت اوست

هوس زاهد بیچاره بهشت است و نعیم
طلب عاشق شیدا همگی رحمت اوست

بر در پیر مغان رفتم و جستم نظری
این همه بخشش، ازان یک نظر همت اوست

خسرو از خاک کف پای بتان گشت، چه باک
هر که در کوی بتان خاک شود همت اوست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.