۲۲۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹۷

یار اگر برگشت در تیمار بودن هم خوش است
ور شکیبایی بود بی یار بودن هم خوش است

عزتی گر نیست ما را نزد خوبان، عیب نیست
عاشقان را پیش خوبان خوار بودن هم خوش است

جنگهای او خوش است ار آشتی را جا بود
وزعتاب و خشم در آزار بودن هم خوش است

گر چه خفتن خوش بود با یار در شبهای وصل
لیک در شبهای غم بیدار بودن هم خوش است

اندک اندک گه گهی با یار بودن خوش بود
ور میسر گرددم بسیار بودن هم خوش است

چون مسلمان بود، می نتوانم از دست بتان
پیش بت بر بسته زنار بودن هم خوش است

گر چه از من شیر مردی ناید اندر کوی عشق
چون سگانم شهره بازار بودن هم خوش است

باخبر بودن خوش است اندر مقام زاهدان
بی خبر در خانه خمار بودن هم خوش است

خسروا، گر در نمی گنجی به خلوتگاه دوست
همنشین با عاشقان زار بودن هم خوش است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.