۲۹۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۳

مهر بگشای لعل میگون را
مست کن عاشقان مجنون را

رخ نمودی و جان من بردی
اثر این بود فال میمون را

دل من کشته بقای تو باد
چه توان کرد حکم بی چون را

از درونم نمی روی بیرون
که گرفتی درون و بیرون را

نام لیلی برآید اندر نقش
گر ببیزند خاک مجنون را

گریه کردم به خنده بگشادی
لب شکرفشان میگون را

بیش شداز لب تو گریه من
شهد هر چند کم کند خون را

هر دم الحمد می می زنم به رخت
زانکه خوانند بر گل افسون را

گفت خسرو بگیردت ماناک
خاصیت هست کسب افیون را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.