۳۰۶ بار خوانده شده

غزل شماره ۱۸۱

الا یا جنة لم یحن جانی
نه تنها جان من جان جهانی

ز شوق لعلت ای سرو چمانم
یغیص العین دمعا کالجمانی

عجایب بین رخش خلد جنانست
و نیران تلظی فی جنانی

بده کامم که یابی عیش فیروز
بانجاح المقاصد والامانی

سحرگاهان برغم چرخ کجرو
کر عناالکاس من صفو الدنانی

نسیمی آید از کوئی تو گوئی
شمیم فاح من روض الجنانی

عجب نبود که با اشعار اسرار
غوانی الخلد غنت بالاغانی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شماره ۱۸۰
گوهر بعدی:غزل شماره ۱۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.