۲۷۳ بار خوانده شده

غزل شماره ۱۶۸

بر قامت تو شد راست دنیای کن فکانی
بر تارک تو زیبا است اکلیل من رآنی

از یکدمت نخستین جانبازی است برطین
چون زهرهٔ ریاحین از باده مهرگانی

هستی بر انبیا شه فرمانبرت که و مه
تاج تولی مع اللّه حق را تو نور ثانی

برتر نشست از املاک شاه سریر لولاک
آن شب که شد برافلاک از بزم ام هانی

شرع تو نسخ ادیان کرد آنچنان که ریزان
گردد ورق ز اغصان در صرصر خزانی

غیر هواش یکسر از سرفکن به آذر
اسرار خاک آن در به زاب زندگانی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شماره ۱۶۷
گوهر بعدی:غزل شماره ۱۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.