۲۷۲ بار خوانده شده

غزل شماره ۱۵۳

قد کاد شمسی تخفی شعاعه
یا صحبت نوحوا حیوو داعه

گرداری ای شاه عزم هلاکم
این تیغ و این سرسمعاً و طاعه

تا کی نمائی خصمی بعشاق
دعنا و سلمی یا دهر ساعه

یا لیت فاها بالقول فاهت
کی اذهقت عن ذوقی البساعه

الطرف یغلی والخف یرمی
هل من شفاه منها الشفاعه

ناصح مده پند ما را ز عشقش
لسنا نبالی فیها الشناعه

نوگل بگلزار کو عندلیبی
یوسف ببازار این البضاعه

کشتیم تخمی گشتیم نومید
یوماً حصدنا نعم الزراعه

زین خوان نعما خون دلت بس
طوبی لحاس کاس القناعه

بر بند اسرار از این جهان بار
تباً لمن صار یشری متاعه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شماره ۱۵۲
گوهر بعدی:غزل شماره ۱۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.