۲۸۵ بار خوانده شده

غزل شماره ۱۳۴

چولاله بی گل روی تو داغم
بود زهر از فراقت در ایاغم

چه در کعبه چه دردیر و خرابات
ترا جویا ترا اندر سراغم

درون تیره ام را ده فروغی
کز این ظلمت سرابخشد فراغم

شبم تار وره مقصود نایاب
چه باشد گر بر افروزی چراغم

نه از گل بشکفد خاطر نه از باغ
نه از مل واشود دل نه زراغم

هوای یار باشد در سراسرار
غرور عشق پیچد در دماغم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شماره ۱۳۳
گوهر بعدی:غزل شماره ۱۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.