۴۴۷ بار خوانده شده

باده عشق

من خراباتی‏ام؛ از من، سخن یار مخواه
گنگم، از گنگ پریشان شده، گفتار مخواه

من که با کوری ومهجوری خود سرگرمم
از چنین کور، تو بینایی و دیدار مخواه

چشم بیمار تو، بیمار نموده است مرا
غیر هذیان سخنی از من بیمار مخواه

با قلندر منشین، گر که نشستی هرگز
حکمت و فلسفه و آیه و اخبار مخواه

مستم از باده عشق تو و از مستِ چنین
پند مردان جهان دیده و هشیار، مخواه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:کعبه در زنجیر
گوهر بعدی:شمس کامل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.