۷۱۸ بار خوانده شده

صاحب درد

ما زاده عشقیم و فزاینده دردیم
با مدّعیِ عاکفِ مسجد، به نبردیم

با مدعیان، در طلبش عهد نبستیم
با بی‏خبران، سازش بیهوده نکردیم

در آتش عشق تو، خلیلانه خزیدیم
در مسلخ عشاق تو، فرزانه و فردیم

در میکده با می‏زدگان، بیهش و مستیم
در بتکده با بت زده، هم‏عهد چو مردیم

در حلقه خود باختگان، چون گل سرخیم
در جرگه زالوصفتان، با رخِ زردیم

در زمره آشفته دلان، زار و نزاریم
در حوزه صاحبنظران، چون یخ سردیم

با صوفی و درویش و قلندر به ستیزیم
با می زدگان، گمشدگان، بادیه گردیم

با کس ننماییم بیان، حال دل خویش
ما خانه به دوشان، همگی صاحب دردیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:جام جان
گوهر بعدی:کعبه دل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.