۵۴۵ بار خوانده شده

لذت عشق

لذت عشق تو را جز عاشق محزون، نداند
رنج لذت‏بخش هجران را بجز مجنون، نداند

تا نگشتی کوهکن، شیرینی هجران ندانی
ناز پرورده، ره آورد دل پر خون نداند

خسرو از شیرینی شیرین، نیابد رنگ و بویی
تا چو فرهاد از درونش، رنگ و بو بیرون نداند

یوسفی باید که در دام زلیخا، دل نبازد
ورنه خورشید و کواکب در برش مفتون نداند

غرق دریا جز خروش موج بی پایان، نبیند
بادیه پیمای عشقت ساحل و هامون نداند

جلوه دلدار را آغاز و انجامی نباشد
عشق بی پایان ما جز آن چرا و چون، نداند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:کاروان عمر
گوهر بعدی:جام جم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.