۳۶۲ بار خوانده شده

خانه عشق

خانه عشق است و منزلگاه عشّاق حزین است
پایه آن برتر از دروازه عرشِ برین است

این سرا، بارافکن می‏خوردگان راه یار است
با پریشان حالی و مستی و بیهوشی قرین است

از جهان هستی و ملک جهان بینی برون است
با گروه نیستی جویان عاشق، همنشین است

مسکن سوداگرانِ روی یار گلعذار است
مرکز دلدادگان آن نگارِ مه جبین است

پرده داران حرم فرمانروایان طریقند
بانی این بارگه آواره از روی زمین است

عاکف این کعبه وارسته ز مدح این و آن است
خادم این میکده دور از ثنای آن و این است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فتوای من
گوهر بعدی:هوای وصال
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.