۲۸۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۱۸۳

ای جان، چندان خوبی، نوباوهٔ یَعقوبی
خَرخاشی، آشوبی، جان‌‌ها را مَطْلوبی

جانِ جانِ مایی، مَعنیِّ اَسمایی
هستیِّ اشیایی سَر فِتَنهٔ غوغایی

چون جامی دَر خوردم، بَرخیزم، بَرگردم
از شاخِ آن وَرْدَم، گَر سُرخَم، گَر زَردم

یا مَوْلیٰ یا مَوْلیٰ، اَخْبِرْنی عَنْ لَیْلیٰ
لا تُرجِهْ لاتُرجِهْ فَاللَّیْلُ ذا حُبْلیٰ

مَوْلانا مَوْلانا قَد صِرْنا حَیْرانا
غُفْرانًا غُفْرانًا، سُبْحانا سُبْحانا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.