۳۶۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۸۷۹

نَنگِ هر قافله در ششدَرِهٔ اِبْلیسی
تو به هر نیَّتِ خود مَسخرهٔ اِبْلیسی

از برایِ عَلَفِ دیو، تو قُربانِ تَنی
بُزِ دیوی تو مَگَر، یا بَرِهٔ اِبْلیسی؟

سَره مَردا چه پَشیمان شُده‌یی؟ گَردن نِهْ
که دَرین خوردنِ سیلی، سَرهٔ اِبْلیسی

شَلْغَمِ پُخته تو امید بِبُر زان تَره زار
زان کِه در خِدمَتِ نان، چون تَرهٔ اِبْلیسی

نان بِبینی تو و حیزانه دَراُفتی در رو
عاشقِ نُطفهٔ دیو و نَرهٔ اِبْلیسی

نیَّتِ روزه کُنی، توبْره گوید کِی خَر
سَر فُرو کُن، خَرِ با توبرهٔ اِبْلیسی

از حقیقت خَبَرت نیست، که چون خواهد بود
تو بِدان عِلْم و هُنر، قَوْصَرهٔ اِبْلیسی

در غَمِ فَربَهیِ گوشْت، تو لاغَر گشتی
ناله بَرداشته چون حَنْجرهٔ اِبْلیسی

کُفر و ایمانِ چه؟ می‌خور چو سگان، قَی می‌کُن
زان کِه تو مُؤمنه و کافَرهٔ اِبْلیسی

تا دَمِ مرگ و دَمِ غَرغَره چون سِرکهٔ بَد
تُرُش و گَنده تو چون غَرغَرهٔ اِبْلیسی

گِردِ آن دایرهٔ گِرده و خوانْ پَر چو مگس
تا قیامَت تو که از دایرهٔ اِبْلیسی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.