۳۶۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۸۰۸

گرچه در مَستی خَسی را تو مُراعاتی کُنی
وان کِه نَفیِ مَحْض باشد، گرچه اِثْباتی کُنی

آن کِه او رَدِّ دل است از بَددرونی‌هایِ خویش
گَر نِفاقی پیشَش آری، یا که طاماتی کُنی

وَرْتو خود را از بَدِ او کور و کَر سازی دَمی
مَدْحِ سِرِّ زشتِ او، یا تَرکِ زَلّاتی کُنی

آن تَکَلُّف چند باشد؟ آخِر آن زشتیِّ او
بر سَر آید تا تو بُگْریزیّ و هَیهاتی کُنی

او به صُحبَت‌ها نَشایَد، دور دارَش ای حکیم
جُز که در رَنجَش، قَضا گو، دَفْعِ حاجاتی کُنی

مَر مُناجاتِ تو را با او نباشد هَمدَم او
جُز برایِ حاجَتَش با حَقْ مُناجاتی کُنی

آن مُراعاتِ تو او را در غَلَط‌ها اَفکَند
پس مُلازم گَردد او، وَزْ غُصّه وَیلاتی کُنی

آن طَرَب بُگْذشت، او در پیش چون قولِنْج مانْد
تا گُریزی از وَثاق و یا که حیلاتی کُنی

آن کسی را باش کو، دَر گاهِ رنج و خُرَّمی
هست هَمچون جَنَّت و چون حور، کِش هاتی کُنی

از هواخواهانِ آن مَخْدومْ شَمسُ الدّین بُوَد
شاید او را گَر پَرَستی، یا که چون لاتی کُنی

وَرْنه بُگْریز از دِگَر کَس، تا به تبریزِ صَفا
تا شَوی مَست از جَمال و ذوق و حالاتی کُنی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.