۳۵۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۸۰۴

چون تو آن روبَند را از رویِ چون مَهْ بَرکَنی
چون قَضایِ آسْمانی، توبه‌ها را بِشْکَنی

مَنْگَر اَنْدَر شور و بَدمَستیِّ من، ای نیک عَهد
بِنْگَر آخِر در میی کَنْدَر سَرَم می‌اَفْکَنی

اوَّل از دستِ فِراقَت عاشقان را تی کُنی
وان گَهْ اَنْدَر پوستْشان تا سَر همه در زَر کُنی

مَهْ رُخا سیمُرغِ جانی، مَنْزِلِ تو کوهِ قاف
از تو پُرسیدن چه حاجَت، کَزْ کدامین مَسکَنی؟

چون کَلامِ تو شنید از بَختْ نَفْسِ ناطِقه
کرد صد اِقْرار بر خود، بَهرِ جَهْل و اَلْکَنی

چون زِغیرِ شَمسِ تبریزی بُریدی ای بَدَن
در حَریر و در زَر و در دیبه و در اَدْکَنی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.