۲۹۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۸۰۲

آخِر ای دِلْبَر تو ما را می‌نَجویی اندکی؟
آخِر ای ساقی زِغَم ما را نشویی اندکی؟

آخِر ای مُطْرب نگویی قِصّهٔ دِلْدارِ ما؟
گَر نگویی بیش تَر، آخِر بگویی اندکی

گَر بَدی گفتند از من، من نگفتم بَد تو را
این قَدَر گفتم که یارا تَنگ خویی اندکی

در جَمال و حُسن و خوبی، در جهانَت یار نیست
شِکَّرسْتانی وَلیکِن، تُرش رویی اندکی

این غَزَل را بین که خون آلود از خونِ دل است
بویِ خونِ دل بیابی، گَر بِبویی اندکی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.