۲۱۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۰۲۱

نابسته رخنه نظر از هر عیان که هست
از پرده جلوه گر نشود هر نهان که هست

هر مو زبان نکته سرایی نمی شود
تا ترک گفتگو نکند این زبان که هست

چندین هزار جامه بدل کرد هر حباب
دریای بیکران حقیقت همان که هست

باور که می کند، که ازان گنج سر به مهر
آفاق پر گهر شد و او همچنان که هست

از سرنوشت هر دو جهان سربرآورد
خود را اگر کسی بشناسد چنان که هست

سنگ نشان به کعبه رسانید حاج را
حق را نیافتی تو به چندین نشان که هست

کار جهان چنان که تو خواهی اگر شود
ایمان نیاوری به خدای جهان که هست

صائب چسان به حمد تو رطب اللسان شود؟
ای عاجز از ثنای تو هر نکته دان که هست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.