۲۷۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۶۷۶

ازان به خاطر من ترک کار دشوارست
که بار دوش توکل شدن به دل بارست

اثر گذار اگر عمر جاودان خواهی
که زندگانی هر کس به قدر آثارست

ازان به تلخی هجر از وصال ساخته ام
که رعشه دارم و این جام سخت سرشارست

امید هست که شیرازه گهر گردد
ز تار و پود جهان رشته ای که هموارست

شد از شکست خریدار، توتیا گهرم
همان ز ساده دلی تشنه خریدارست

ازان همیشه بود وقت می پرستان خوش
که هر کجا که غمی هست رزق هشیارست

تو بی دریغ به ویرانه گنج می بخشی
وگرنه درد ترا دل کجا سزاوارست؟

نفس شمرده زنان راست دل بجا صائب
چمن صحیح بود تا نسیم بیمارست

جواب آن غزل آصفی است این صائب
زمانه ای است که هر کس به خود گرفتارست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.