۲۸۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۴۸۵

برق خاشاک گنه، روزه تابستان است
دود این آتش جانسوز به از ریحان است

می توان یافت ز سی پاره ماه رمضان
آنچه ز اسرار الهی همه در قرآن است

هست در غنچه لب بسته این ماه نهان
گلستانی که نسیمش نفس رحمان است

مشو از عزت این مهر الهی غافل
که درین مهر بسی گنج گهر پنهان است

ماه رویی که شب قدر بود یک خالش
در سراپرده ماه رمضان پنهان است

میکند روزه ماه رمضان عمر دراز
مد انعام درین دفتر و این دیوان است

غفلت از تشنگی و گرسنگی کم گردد
که لب خشک بر این بند گران سوهان است

باش با قد دو تا حلقه این در صائب
که مراد دو جهان در خم این چوگان است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.