۴۱۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۷۴۰

بازم صَنَما چه می‌فَریبی؟
بازم به دَغا چه می‌فَریبی؟

هر لحظه بِخوانی‌اَم که ای دوست
ای دوست مرا چه می‌فَریبی؟

عُمری تو و عُمر را وَفا نیست
بازم به وَفا چه می‌فَریبی؟

دلْ سیر‌ نمی‌شود به جَیحون
او را به سَقا چه می‌فَریبی؟

تاریک شُده‌‌‌ست چَشمْ‌ بی‌تو
ما را به عَصا چه می‌فَریبی؟

ای دوست دُعا وظیفهٔ ماست
ما را به دُعا چه می‌فَریبی؟

آن را که مِثالِ اَمن دادی
با خوف و رَجا چه می‌فَریبی؟

گفتی به قَضایِ حَقْ رضا دِهْ
ما را به قَضا چه می‌فَریبی؟

چون نیست دَواپَذیر این دَرد
ما را به دَوا چه می‌فَریبی؟

تنها خوردن چو پیشه کردی
ما را به صَلا چه می‌فَریبی؟

چون چَنگِ نَشاطِ ما شِکَستی
ما را به سه تا چه می‌فَریبی؟

ما را‌ بی‌ما چو می‌نَوازی
ما را با ما چه می‌فریبی؟

ای بَسته کَمَر به پیشِ تو جان
ما را به قَبا چه می‌فَریبی؟

خاموش، که غیرِ تو نخواهیم
ما را به عَطا چه می‌فَریبی؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۳۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.