۲۰۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۷۵

روی سخت کوه را پروایی از شمشیر نیست
در گرانجان تبت وارونه را تأثیر نیست

خودنمایی در غبار خط نمی آید ز خال
دانه را نشو و نما در خاک دامنگیر نیست

موج هیهات است گردد مانع رفتار سیل
عاشق دیوانه را پروایی از زنجیر نیست

می کند اندیشه از زخم زبان ناصحان
ورنه مجنون را محابا از دهان شیر نیست

بس که کاهیدم ز سوز عشق، بر مجنون من
حلقه چشم غزالان کمتر از زنجیر نیست

آه را درد گران بال و پر جولان شود
در کمان سخت آرامش نصیب تیر نیست

از نسیم صبح هیهات است پیکان بشکند
در دل افسرده صائب نغمه را تأثیر نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.