۱۹۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۷۳

هر که از دل دور باشد در نظر منظور نیست
هست دایم در نظر آن کس که از دل دور نیست

دشمنی با شوربختان چرخ بیجا می کند
این کباب خوش نمک محتاج چشم شور نیست

می دهد اندوختن داغ پشیمانی ثمر
آتشی چون شهد بهر خانه زنبور نیست

شکوه ها دارد ز شور عشق داغ بوالهوس
دیده بی شرم را حق نمک منظور نیست

از رگ خامی ندارد راه دل در بزم عشق
چینی مودار، باب مجلس فغفور نیست

تیغ را بی دست و پا سازد سپر انداختن
خاک اگر سر پنجه خورشید تابد دور نیست

دشمنان را مهربان سازد دل بی کینه ام
آشنارویم، ز من بیگانگی مقدور نیست

آسمان صائب ز جوش اشک من در هم شکست
شیشه نازک حریف باده پر زور نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.