۲۱۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۱۳۹

تا که را قسمت شهید سنگ طفلان کرده است؟
بید مجنون گیسوی ماتم پریشان کرده است

گردن ما در کمند جوهر آیینه نیست
ساده لوحی طوطی ما را سخندان کرده است

می تواند کوکب ما را خرید از سوختن
آن که بر خال تو آتش را گلستان کرده است

حسن دارد شیوه های دلفریب از عشق یاد
چشم مجنون، چشم آهو را سخندان کرده است

می کشد هر دم برون زور جنون از خانه ا
عشق در پیری مرا همسنگ طفلان کرده است

خامه صائب ز بس شیرین زبانی پیشه کرد
سرمه زار اصفهان را شکرستان کرده است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.