۲۴۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۵۶

نیست غم نان و آب، گوشه نشین را
در رحم آماده است رزق، جنین را

پستی دیوار را زوال نباشد
سیل نسازد خراب خانه زین را

خشک تر از موجه سراب شمارد
تشنه دیدار او بهشت برین را

خال تو از خط به دل غبار ندارد
دزد شمارد بهشت خویش کمین را

کم نشود بوسه از لبش به گرفتن
موم نسازد تهی ز نقش، نگین را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.