۱۸۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۶۰

هست پیوسته به دریای کرم گوهر ما
چه کند خشکی عالم به دماغ تر ما؟

علم لشکر ما از سر جان خاستن است
زهره کیست که گردد طرف لشکر ما؟

شمع یک مصرع برجسته ز مجموعه ماست
بال پروانه بود یک ورق از دفتر ما

دانه سوخته، از ابر نمی گردد سبز
چه خیال است که مسعود شود اختر ما؟

بس که در جستن آن سرو روان بال زدیم
نقش، چون گرد فرو ریخت ز بال و پر ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.