۲۹۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۶۴۹

مَنَم فانیّ و غَرقه در ثُبوتی
به دریاهایِ حَیِّ لایَموتی

مَگَر من یوسُفَم، در قَعْرِ چاهی؟
مَگَر من یونُسَم، در بَطْنِ حوتی؟

وجودِ ظاهرم تا چند بینی
که اَطْلَس‌هاست، اَنْدَر بَرگِ توتی

فقیرم من، وَلیکِن نی فقیری
که گَردد دَر به دَر، در عشقِ لوتی

زِ بَهرِ قَهْرِ جانِ لوت خوارم
بِمالیده چو جَلّادانْ بُروتی

به غیرِ عشقِ شَمسُ الدّینِ تبریز
نَیَرزَد پیش بَنده تَرّه توتی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.