۳۰۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۶۱۹

گُل گفت مرا نَرمی از خارْ چه می‌جویی؟
گفتم که دَرین سودا، هُشیارْ چه می‌جویی؟

گفتا که دَرین سودا، دِلْدارِ تو کو؟ بِنْما
گفتم نَشُدی بی‌دل، دِلْدارْ چه می‌جویی؟

گفتا هَله مَستانه، بِنْما رَهِ خُمخانه
گفتم که بُرو، طِفْلی، خَمّارْ چه می‌جویی؟

گفتا زِ چه بیهوشی؟ بِنْمای چه می‌نوشی؟
گفتم بُرو ای مِسکین هُشدارْ چه می‌جویی؟

گفتا که چه گُلْزار است، کَزْ وِیْ نَرَسَد بویی؟
گفتم اَگَرَت بو نیست، گُلْزارْ چه می‌جویی؟

گفتا که وَفاجویان، خوابیست که می‌بینند
گفتم که خیالِ خواب، بیدارْ چه می‌جویی؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.