۳۳۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۶۱۲

در کویِ کِه می‌گَردی؟ ای خواجه چه می‌خواهی؟
پابَسته شُدی چون من، زان دِلْبَرِ خَرگاهی

گَر بَسته شُدی از وِیْ، رَسته زِ همه بَندی
نی خِدمَتِ کَس خواهی، نی خُسروی و شاهی

شُد خِدمَتِ تو دَستان، چون خِدمَتِسَرمَستان
در آبْ سُجود آری بی‌مساله چو ماهی

چون مَست و خَراب آمد، سَجده گَهَش آب آمد
فارغْ زِ ثَواب آمد، فَرد از رَه و بیراهی

کو رَه چو دَرین آبی، کو سَجده چو مِحْرابی
نی ظالم و نی تایب، نی ذاکر و نی ساهی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.