۲۲۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۲

رتبه بال پری باشد پر تیر ترا
شوخی چشم غزالان است زهگیر ترا

می شود سرسبز از عمر ابد، آن را که کشت
داده اند از چشمه خضر آب شمشیر ترا

چرخ نتواند نگاه کج به مجنون تو کرد
شیر می بوسد زمین از دور نخجیر ترا

شاهد گویاست بر حسن تمام اجزای تو
نا تمامی، در کف نقاش، تصویر ترا

وه چه سلطانی، که بر گردن عزیز مصر را
منت زلف گره گیرست زنجیر ترا

حسن دوراندیش آماده است از خط گرد مشک
تا کند در منت های حسن، تعمیر ترا

می شمارد گوهر شهوار را اشک یتیم
قلب صائب چون فریبد دیده سیر ترا؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.