۱۷۲۲۱ بار خوانده شده

ما، همان جمع پراکنده...

موج، می آمد، چون کوه و به ساحل می خورد !
*

از دلِ تیره امواج بلند آوا،
که غریقی را در خویش فرو می برد،
و غریوش را با مشت فرو می کشت،
نعره ای خسته و خونین ، بشریت را،
به کمک می طلبید :
ــ « ای آدم ها...
آی آدم ها...»
ما شنیدیم و به یاری نشتابیدیم!
به خیالی که قضا،
به گمانی که قدر بر سر آن خسته، گذاری بکند !
« دستی از غیب برون آید و کاری بکند »
هیچ یک حتی از جای نجنبیدیم!
آستین ها را بالا نزدیم
دست آن غرقه در امواج بلا را نگرفتیم،
تا از آن مهلکه - شاید - برهانیمش،
به کناری برسانیمش!...
*

موج، می آمد، چون کوه و به ساحل می ریخت.
با غریوی،
که به خاموشی می پیوست.
با غریقی که در آن ورطه، به کف ها، به هوا
چنگ می زد، می آویخت ...
*

ما نمی دانستیم
این که در چنبر گرداب، گرفتار شده است ،
این نگون بخت که اینگونه نگونسار شده است ،
این منم،
این تو،
آن همسایه،
آن انسان!
این ماییم!
ما،
همان جمع پراکنده،
همان تنها،
آن تنها هاییم!
*
همه خاموش نشستیم و تماشا کردیم.
آن صدا، اما خاموش نشد .
ـ « ای آدم ها...
آی آدم ها...»
آن صدا، هرگز خاموش نخواهد شد ،
آن صدا، در همه جا دائم، در پرواز است!
تا به دنیا دلی از هول ستم می لرزد،
خاطری آشفته ست،
دیده ای گریان است،
هر کجا دست نیاز بشری هست دراز؛
آن صدا در همه آفاق طنین اندازست.
*

آه، اگر با دل و جان، گوش کنیم،
آه اگر وسوسهء نان را، یک لحظه فراموش کنیم،
« آی آدم ها» را
در همه جا می شنویم.
*

در پی آن همه خون،
که بر این خاک چکید،
ننگ مان باد این جان!
شرم مان باد این نان!
ما نشستیم و تماشا کردیم!
*

در شب تار جهان
در گذرکاهی، تا این حد ظلمانی و توفانی !
در دل این همه آشوب و پریشانی
این از پای فرو می افتد،
این که بردار نگونسار شده ست،
این که با مرگ درافتاده است،
این هزاران وهزاران که فرو افتادند؛
این منم،
این تو،
آن همسایه!
آن انسان،
این ماییم!
ما،
همان جمع پراکنده، همان تنها،
آن تنها هاییم !

اینهمه موج بلا در همه جا می بینیم،
« آی آدم ها » را می شنویم،
نیک می دانیم،
دشتی از غیب نخواهد آمد
هیچ یک حتی یکبار نمی گوییم
با ستمکاری نادانی، اینگونه مدارا نکنیم
آستین ها را بالا بزنیم
دست در دست هم از پهنه آفاق برانیمش

مهربانی را،
دانایی را،
بر بلندای جهان،
بنشانیمش ... !
*
ـ « ای آدم ها...
موج می آید...
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطره، باران،دریا
گوهر بعدی:برآمدن آفتاب
نظرها و حاشیه ها
یک تن ازاین هزاران
۱۳۹۹/۱۲/۲۲ ۰۵:۵۱

سلام یاران کلام،خداوندسبحان درمیان آیات قرآن می فرماید :درقیامت عده ای روانه جهنم خواهندشد،ندابرآورندکه‌ مامظلومان بوده ایم،پاسخ من این است :شمادربرابرظالم ایستادی نکردیدواگرتاب مقاومت نداشتیدکوچ نکردید،پس شمایاور ومعاون ظالم هستید،یعنی خسرالدنیاوالآخره ،این جهان واان جهان اوخارشد،عایدمظلوم قصه نارشد.