۳۸۸۸ بار خوانده شده
ای شب، به پاس صحبت دیرین، خدای را، با او بگو حکایت شب زنده داریام
با او بگو چه می کشم از درد اشتیاق، شاید وفا کند، بشتابد به یاریام
ای دل، چنان بنال که آن ماه نازنین؛ آگه شود ز رنج من و عشق پاک من
هر چند بسته مرگ، کمر بر هلاک من
ای شعر من، بگو که جدایی چه می کند، کاری بکن که در دل سنگش اثر کنی
ای چنگ غم، که از تو به جز ناله برنخاست، راهی بزن که ناله از این بیشتر کنی
ای آسمان، به سوز دل من گواه باش؛ کز دست غم به کوه و بیابان گریختم
داری خبر که شب همه شب دور از آن نگاه، مانند شمع سوختم و اشک ریختم
ای روشنان عالم بالا، ستارهها، رحمی به حال عاشق خونینجگر کنید
یا جان من ز من بستانید بیدرنگ، یا پا فرا نهید و خدا را خبر کنید
آری، مگر خدا به دل اندازدش که من، زین آه و ناله راه به جایی نمی برم
جز نالهای تلخ نریزد ز ساز من، از حال دل اگر سخنی بر لب آورم
آخر اگر پرستش او شد گناه من، عذر گناه من، همه، چشمان مست اوست
تنها نه عشق و زندگی و آرزوی من، او هستی من است که آینده دست اوست
عمری مرا به مهر و وفا آزموده است، داند من آن نیام که کنم رو به هر دری
او نیز مایل است به عهدی وفا کند، اما -اگر خدا بدهد- عمر دیگری...
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
با او بگو چه می کشم از درد اشتیاق، شاید وفا کند، بشتابد به یاریام
ای دل، چنان بنال که آن ماه نازنین؛ آگه شود ز رنج من و عشق پاک من
هر چند بسته مرگ، کمر بر هلاک من
ای شعر من، بگو که جدایی چه می کند، کاری بکن که در دل سنگش اثر کنی
ای چنگ غم، که از تو به جز ناله برنخاست، راهی بزن که ناله از این بیشتر کنی
ای آسمان، به سوز دل من گواه باش؛ کز دست غم به کوه و بیابان گریختم
داری خبر که شب همه شب دور از آن نگاه، مانند شمع سوختم و اشک ریختم
ای روشنان عالم بالا، ستارهها، رحمی به حال عاشق خونینجگر کنید
یا جان من ز من بستانید بیدرنگ، یا پا فرا نهید و خدا را خبر کنید
آری، مگر خدا به دل اندازدش که من، زین آه و ناله راه به جایی نمی برم
جز نالهای تلخ نریزد ز ساز من، از حال دل اگر سخنی بر لب آورم
آخر اگر پرستش او شد گناه من، عذر گناه من، همه، چشمان مست اوست
تنها نه عشق و زندگی و آرزوی من، او هستی من است که آینده دست اوست
عمری مرا به مهر و وفا آزموده است، داند من آن نیام که کنم رو به هر دری
او نیز مایل است به عهدی وفا کند، اما -اگر خدا بدهد- عمر دیگری...
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گل خشکیده
گوهر بعدی:پرستو
نظرها و حاشیه ها
۱۴۰۲/۴/۲۸ ۰۸:۲۲
بسیار زیبا و دلنشین
بعضی از ابیاتش رو فکر میکنی شعر سعدیه