۳۳۸ بار خوانده شده

فقرۀ ۵۰

شرم‌گین زن اگر با تو دوست بود ا‌وی را به زنی‌، بر زیرک‌مرد دانا ده‌، چه زیرک و دانامرد همانا چنانچون زمین نیکوست که تخم بر وی پراکنده و گونه گونه خوربار از وی برآید.

گرت خویش باشد زن شرمگین
ورا شوی دانای زیرک گزین

جوان خردمند داننده راه
بود همچو ورزیده خاک سیاه

که چون از برش تخم بپراکنی
از او گونه‌گون لاله و گل چنی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فقرۀ ۴۹
گوهر بعدی:فقرۀ ۵۱، ۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.