۴۰۶ بار خوانده شده

صفت زن بد

نیز دانم زنی ثقیل وگران
در عزای حسین‌، جامه‌دران

خاندانش مقدس و مومن
شوی برنا و خود کثرالسن

پای‌بند امید و بستهٔ بیم
به نعیم بهشت و نار جحیم

بوده زایر به کربلا و حرم
ننموده رخی به نامحرم

شوهری‌ مهربان‌ و خوب و ظریف
پاکدامان و گرم‌جوش و حریف

با همه زفتی و گرانی زن
شوی قانع به مهربانی زن

این زن ار لغزشی کند شومست
در بر عقل و شرع‌، مذمومست

با چنین حال‌، دیو راهزنش
کرده جا در میان پیرهنش

چادری نیمدار کرده بسر
با کنیزی نهاده پای بدر

شوی غافل ز کار همخوابه است
به گمانش که زن به گرمابه است

لیک آن قحبه خفته زیر کسان
صبح تا ظهر خورده ...کسان

دل‌ ازین‌ روسپی گسیختنی است
خونش‌درهرطریقه‌ربختنی‌است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:در صفت زن خوب
گوهر بعدی:در طبیعت زن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.