۳۰۹ بار خوانده شده
مگر مَستی نمیدانی که چون زنجیر جُنْبانی
زِمَجنونانِ زندانی، جهانی را بِشورانی؟
مگر نَشنیدهیی دَستان زِبی خویشان و سَرمَستان؟
وَگَر نَشنیدهیی بِستان به جانِ تو که بِستانی
تو دانی، من نمیدانم، که چیست این بانگ از جانَم
وَزْین آوازْ حیرانم، زِهی پُر ذوقْ حیرانی
صَلا مَستان و بیخویشان، صَلا ای عیش اَنْدیشان
صَلا ای آن کِه میدانی که تو خود عینِ ایشانی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
زِمَجنونانِ زندانی، جهانی را بِشورانی؟
مگر نَشنیدهیی دَستان زِبی خویشان و سَرمَستان؟
وَگَر نَشنیدهیی بِستان به جانِ تو که بِستانی
تو دانی، من نمیدانم، که چیست این بانگ از جانَم
وَزْین آوازْ حیرانم، زِهی پُر ذوقْ حیرانی
صَلا مَستان و بیخویشان، صَلا ای عیش اَنْدیشان
صَلا ای آن کِه میدانی که تو خود عینِ ایشانی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.