۲۶۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۲ - غم وطن

نه هرکه درد دیار و غم وطن دارد
به‌ راستی خیر از درد و داغ من دارد

ز روزگار خرابم کسی شود آگاه
که خار در جگر و قفل بر دهن دارد

به‌حق‌شام‌غریبان نگاهدار ای زلف
دل مراکه پریشانی از وطن دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱ - در هجو مردی کوسج و کچل
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳ - تاریخ وفات «‌مستغنی‌» دانشمند افغان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.