۲۵۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۸

لاله خونین کفن از خاک سر آورده برون
خاک مستوره فلب بشر آورده برون

نیست این لالهٔ نوخیز، که از سینه خاک
پنجه جنگ جهانی جگر آورده برون

رمزی از نقش قتالست که نقاش سپهر
بر سر خامه ز دود و شرر آورده برون

یاکه در صحنهٔ گیتی ز نشان‌های حریق
ذوق صنعت اثری مختصر آورده برون

منکسف ماه و براو هالهٔ خونبار محیط
طرحی از فتنه دور فمر آورده برون

دل ماتمزدهٔ مادر زاریست که مرگ
از زمین همره داغ پسر آورده برون

شعلهٔ واقعه گوییست که از روی تلال‌
دست مخبر به نشان خبر آورده برون

دست خونین زمین است که از بهر دعا
صلح‌جویانه زکوه وکمر آورده برون

آتشین آه فرو مردهٔ مدفون شده است
که زمین از دل خود شعله‌ور آورده برون

پاره‌های کفن و سوخته‌های جگرست
کزپی عبرت اهل نظر آورده برون

عشق‌ مدفون‌ شده‌ و آرزوی خاک‌ شده‌است
کش زمین بیخته در یکدگر آورده برون

پاره‌ها زآهن سرخست که در خاور دور
رفته در خاک و سر از باختر آورده برون

بس که‌خون‌درشکم‌خاک‌فشرده‌است بهم
لخت لختش ز مسامات سر آورده برون

راست گو که زبان‌های وطن خواهانست
که جفای فلک از پشت سرآورده برون

یا ظفرنامچهٔ لشگر سرخست که دهر
بر سر نیزه به یاد ظفر آورده برون

یا به تقلید شهیدان ره آزادی
طوطی سبز قبا سرخ پر آورده برون

یاکه بر لوح وطن خامهٔ خونبار بهار
نقشی از خون دل رنجبر آورده برون
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.