۲۵۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۸

خوبروبان یار را در عین یاری می کشند
دوستداران را به جرم دوستداری می کشند

مرغ وحشی چون نمی‌افتد به دست کودکان
مرغ دستاموزرا با زجر وخواری می کشند

شاهدان دیرجوش از دوستان باوفا
زود سیر آیند و ایشان را به زاری می کشند

دوستان خاص را مانند مرغ خانگی
درعروسی وعزا بررسم جاری می کشند

سر شبانان فی‌المثل گوسالهٔ پا بسته را
در قبال جستن گاو فراری می کشند

تا مگر ازکید بدخواهان دمی ایمن شوند
نیکخواهان را ز فرط خام کاری می کشند

بهر قربان بر سر راه حسودان دو رو
غمگساران را به جای غمسگاری می کشند

چون وزبر و پیل و رخ ازکار افتادند و شاه
ماند بی‌اصحاب با یک زخم کاری می کشند

تجربت‌ها کرده‌ایم ازکار دولت‌ها «‌بهار»
گر نکشتی اختیاری‌، اضطراری می کشند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.