۶۱۵ بار خوانده شده

جستجو

چه خونبها به از این کشتگان کوی تو را
که بنگرند به محشر، دوباره روی تو را

تمام، گمشدگان ره توئیم و کنیم
به هر طریق که باشیم، جستجوی تو را

دم مسیح که گویند روح پرور بود
یقینم آنکه به لب داشت گفتگوی تو را

ز غصه، چون پر کاهی شود ز قصهٔ من
اگر به کوه دهم شرح، آرزوی تو را

سبو کشان محبّت کشند دوش به دوش
اگر گناه دو عالم بود سبوی تو را

به خود مناز و مخند اینقدر به گریه من
که آب چشم من، افزوده آبروی تو را

ز آب دیده صبوحی وضو مساز که خون
مضاف باشد و باطل کند وضوی تو را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:تبّری
گوهر بعدی:بیداری ما
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.