۵۷۶ بار خوانده شده

تارا

از تارم فرود آمدم ، کنار برکه رسیدم.
ستاره ای در خواب طلایی ماهیان افتاد.رشته عطری گسست. آب از سایه افسوسی پر شد.
موجی غم را به لرزش نی ها داد.
غم را از لرزش نی ها چیدم، به تارم بر آمدم، به آیینه رسیدم.
غم از دستم در آیینه رها شد: خواب آیینه شکست.
از تارم فرود آمدم ، میان برکه و آیینه ، گویا گریستم.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بیراهه‌ای در آفتاب
گوهر بعدی:خوابی در هیاهو
نظرها و حاشیه ها
مصطفى نجفى
۱۳۹۹/۹/۲۴ ۲۱:۱۵

شعرى فوق العاده كه از زبان يك عنكبوت نقل شده كه از تارش پايين امده و كنار بركه رسيده قطره اشكى كه به ستاره طلايى تشبيه شده داخل مرداب مى افتد و موجى تشكيل ميدهد كه نيزارى كه عنكبوت از آن آويزان بوده را به لرزش در مى آورد و عنكبوت غم را از نى ميگيرد و در آينه ميبيند كه گويا دارد گريه ميكند تقريبا مفهمومش اينه البته عميقتر كه با متن قابل توضيح نيست