۵۶۸ بار خوانده شده
آنگاه که شماطهی مقدر به صدا درآید
شیون مکن
سوگندت میدهم
شیون مکن
که شیونات به تردیدم میافکند.
رقصِ لنگری در فضای مقدّر و، آنگاه
نومیدیِ شیونْآفرینی از آندست؟ ــ
نه، سنجیدهتر آن که خود برگزینی و
شماطه را خود به قرار آری.
مرگِ مقدر
آن لحظهی منجمد نیست
که بدان باور داری
خایف و لرزان
بارها از این پیش
این سخن را
با تو
در میان نهادهام.
□
حمّالِ شکی بودهام من
که در امکانِ تو نمیگنجد
و کفایتِ باورِ آنات نیست.
کجا دانستی که رَبعِ آسمان
گُنجینهییست ناپایدار
سقفِ لایدرک
شادَرْوانی بیاعتماد و
سرپناهی بیمُتکا تو را،
وجودِ تو را
که مسافری یکشبهای
در معرضِ باران و بادی بیهنگام.
□
شماطهی لحظهی مقدر. ــ
به دوزخاش افکن
آه
به دوزخاش اندرافکن!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
شیون مکن
سوگندت میدهم
شیون مکن
که شیونات به تردیدم میافکند.
رقصِ لنگری در فضای مقدّر و، آنگاه
نومیدیِ شیونْآفرینی از آندست؟ ــ
نه، سنجیدهتر آن که خود برگزینی و
شماطه را خود به قرار آری.
مرگِ مقدر
آن لحظهی منجمد نیست
که بدان باور داری
خایف و لرزان
بارها از این پیش
این سخن را
با تو
در میان نهادهام.
□
حمّالِ شکی بودهام من
که در امکانِ تو نمیگنجد
و کفایتِ باورِ آنات نیست.
کجا دانستی که رَبعِ آسمان
گُنجینهییست ناپایدار
سقفِ لایدرک
شادَرْوانی بیاعتماد و
سرپناهی بیمُتکا تو را،
وجودِ تو را
که مسافری یکشبهای
در معرضِ باران و بادی بیهنگام.
□
شماطهی لحظهی مقدر. ــ
به دوزخاش افکن
آه
به دوزخاش اندرافکن!
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غمم مدد نکرد
گوهر بعدی:کریه اکنون...
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.