۳۳۹ بار خوانده شده
و منهم: پیر صالح، و به صلاح صالح، ابوحازم المدنیّ، رحمة اللّه علیه
مقتدای بعضی از مشابخ بود و وی را اندر معاملت حظی وافر و خطری بزرگ، و اندر فقر قدمی ثابت و دمی صادق و اندر مجاهدت روشی تمام و عمرو بن عثمان المکی رضی اللّه عنه در امر وی بجد باشد. و کلام وی اندر همه دلها مقبول است و اندر بیشتر از کتب مسطور.
این عمرو بن عثمان ازوی روایت کند که او را گفتند: «ما مالُکَ؟» قال: «الرّضاءُ عن اللّه و الغناءُ عَنِ النّاسِ.» :«مال تو چیست؟» گفت: «مال من رضا به خداوند تعالی و بی نیازی از خلق وی.» و لامحاله هرکه به حق راضی بود از خلق مستغنی بود و خزینهٔ بزرگتر مرد را رضای خداوند است تعالی و تقدس و اشارت به غنای خداوند است، جل جلاله. پس هر که بدو غنی بود از غیر وی مستغنی بود و راه بهجز به درگاه وی نداند و زاد بهجز امید درگاه وی ندارد و اندر خلأ و ملأ بهجز وی را نشناسد و جز وی رانخواند و مُعزّ و مذل بهجز وی رانداند.
یکی از مشایخ گوید: به نزدیک وی اندر آمدم. وی را یافتم خفته. زمانی ببودم تا بیدار شد. گفت: «اندر این ساعت پیغامبر را به خواب دیدم که مرا به سوی تو پیغام داد و گفت: حق مادرنگاه داشتن، بهتر از حج کردن. بازگرد و رضای دل وی بجوی. من از آنجا بازگشتم و به مکه نرفتم.»
از وی بیش از این مسموع ندارم.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
مقتدای بعضی از مشابخ بود و وی را اندر معاملت حظی وافر و خطری بزرگ، و اندر فقر قدمی ثابت و دمی صادق و اندر مجاهدت روشی تمام و عمرو بن عثمان المکی رضی اللّه عنه در امر وی بجد باشد. و کلام وی اندر همه دلها مقبول است و اندر بیشتر از کتب مسطور.
این عمرو بن عثمان ازوی روایت کند که او را گفتند: «ما مالُکَ؟» قال: «الرّضاءُ عن اللّه و الغناءُ عَنِ النّاسِ.» :«مال تو چیست؟» گفت: «مال من رضا به خداوند تعالی و بی نیازی از خلق وی.» و لامحاله هرکه به حق راضی بود از خلق مستغنی بود و خزینهٔ بزرگتر مرد را رضای خداوند است تعالی و تقدس و اشارت به غنای خداوند است، جل جلاله. پس هر که بدو غنی بود از غیر وی مستغنی بود و راه بهجز به درگاه وی نداند و زاد بهجز امید درگاه وی ندارد و اندر خلأ و ملأ بهجز وی را نشناسد و جز وی رانخواند و مُعزّ و مذل بهجز وی رانداند.
یکی از مشایخ گوید: به نزدیک وی اندر آمدم. وی را یافتم خفته. زمانی ببودم تا بیدار شد. گفت: «اندر این ساعت پیغامبر را به خواب دیدم که مرا به سوی تو پیغام داد و گفت: حق مادرنگاه داشتن، بهتر از حج کردن. بازگرد و رضای دل وی بجوی. من از آنجا بازگشتم و به مکه نرفتم.»
از وی بیش از این مسموع ندارم.
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:۳- ابوحلیم حبیب بن سُلَیم الرّاعی، رضی اللّه عنه
گوهر بعدی:۵- محمدبن واسع، رضی اللّه عنه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.