۲۷۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۳۲۷

ای جُنبشِ هر شاخی از لَونِ دِگَر میوه
هر کَس زِدگَر جامی مَسْتَک شُده کالیوه

در پَرده دو صد خاتون، رُخساره دَریدَسْتند
بر روی زَنان هر یک، از جُفتِ دِگَر بیوه

در کامهٔ هر ماهی، شَستی‌‌ست زِ صیّادی
آن ناله کُنان آوَه، وین ناله کُنان ای وه

جبریلْ هَمی‌رَقصَد، در عشقِ جَمالِ حَق
عِفْریت هَمی‌رَقصَد، در عشقِ یکی دیوه

ای مُطربِ مُشتاقان شَمسُ الْحَقِ تبریزی
می‌نال دَرین پَرده، زِنهارهمین شیوه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.