۳۶۲ بار خوانده شده

حکایت

چه نیکو گفت آن پیر سخندان
بدان عامی سرگردان و حیران

که صوفی و امام و شیخ و زاهد
سه ماهه دار و قرآن خوان و عابد

مرقع‌پوش و صاحب تاج و کشکول
میان مردمان گردیده مقبول

خطیب و واعظ و مفتی و قاضی
مدبر بر وقوف حال و ماضی

همه گشتی و شد کارت به سامان
کنون وقت‌ست اگر گردی مسلمان

مسلمانی ورای این مقام است
بگویم با تو رمزی کان کدام است

به کس مپسند آنچت نیست درخور
مسلمانی همین است ای برادر

ولی ایمان ورای این و آن‌ست
که ایمان علم خاص الخاص جان‌ست

چو یشناسی یقین تو این معانی
حقیقت سر ایمان را بدانی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:در حقیقت اسلام فرماید
گوهر بعدی:در تحقیق حقیقت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.